وکیل قیومیت در شیراز
وکیل قیومیت در شیراز
موسسه حقوقی بین المللی بهروش راه امید با داشتن وکلای متخصص در موضوعات مختلف و با تخصصی کردن پرونده های حقوقی ،کیفری و خوانده سعی در هر چه بهتر و سریع تر انجام دادن کار حقوقی شما عزیزان را دارد.
مشاوره حضوری رایگان و یا مشاوره تلفنی با وکیل قیمومیت در شیراز
تنها کافیست فرم ذیل را پر کنید ظرف حداکثر نیم ساعت باشما تماس گرفته میشود و نزدیک ترین وکیل به شما معرفی میگردد .
قیم کیست و قیومیت با چه کسی است؟
قیم فردی است که امور حقوقی فرزند را سامان می بخشد . به همین علت برای انتخاب این شخص قانون وسواس زیادی به خرج داده است. اگر مادر صلاحیت لازم را داشته باشد اصلیترین و مهم ترین گزینه برای قیمومیت می باشد ولی این تمام این ماجرا نیست . نکته مهم این جاست که اگر زنی ازدواج مجدد کند اداره سرپرستی، قیمومت را به یکی از اقوام درجه یک مادر یا پدر میدهد و اگر هیچ کدام از اینها هم صلاحیت نداشتند یا نبودند اداره سرپرستی یک نفر را به عنوان امین انتخاب کرده و یا همین فرد امین، قیم فرزندان این زن را نیز انتخاب میکند. نکته مهم این است که قیم هیچزمان نمیتواند به طورخودسرانه درباره اموال طفل تصمیم بگیرد. قانون قیم را الزام کرده است تا همه کارها را با نظارت اداره سرپرستی انجام دهد. اگر قیم بخواهد اموال طفل را نقل و انتقال دهد حتما باید اجازه اداره سرپرستی را قبلا گرفته باشد.
حضانت با کیست؟
پس از فوت پدر حضانت و سرپرستی کودکان حقی است که قانون به مادر اعطا کرده است. پس اگر شما جزو مادرانی هستید که به تازگی همسر خود را از دست دادهاید بهتر است این را بدانید که هیچکس نمیتواند فرزندتان را از شما جدا کند زیرا در ماده ۱۱۷۱ قانون مدنی حضانت فرزند را پس از فوت پدر حق شما دانسته اند و گفته اند که «در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت طفل با فردی است که در قید حیات بوده ، هر چندکه متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد». پس نگران نباشید به این دلیل که زن بعد از فوت شوهرش برای حضانت نیازی به مجوز ندارد و این موضوع حتی در زمانی است که طفل پدربزرگ نیز داشته باشد صادق است. نکته مهم دیگرآن است که حتی اگر مادر نیز ازدواج مجدد کند حق حضانت از او سلب نخواهد شد و اگر کسی فکر میکند که مادر صلاحیت نگهداری فرزند را ندارد باید در دادگاه این موضوع را ثابت کند.
دریافت مجوز قیمومت چگونه است؟ پاسخ به این سوال این است که که اگر مادری میخواهد اداره اموال فرزندش را بر عهده بگیرد باید با ارایه مدارک فوت پدر طفل و نوشتن تقاضا در یک برگ معمولی به اداره سرپرستی مراجعه کند. این فرد باید در نامه خود نیز بنویسد که پدر طفل طبق مدارک موجود از دنیا رفته است ودر ضمن آمادگی خود را برای قیمومت طفل اعلام کند. در این زمان نیز دادستان پس از بررسی، مادر را به عنوان قیم اعلام میکند و پس از آن او میتواند در امور مالی فرزند خود جهت مصلحت و منافع طفل دخل و تصرف کند. توجه داشته باشید که دخالت قیم در امور مالی طفل دخالتی بدون حد و حصر نیست و حتما می بایست که بر اساس مصلحت طفل صورت بگیرد ، به غیر از این برای قیم مسئولیتهای سنگینی به بار خواهد آورد
مراحلی که اداره سرپرستی طی میکند
اداره سرپرستی بعد از دریافت کردن تقاضانامه شخص متقاضی قیمومت، به مرجع انتظامی محل سکونت و اقامت فرزندان، دستور میدهد که برای حفظ حقوق آنها، از اموال منقول و غیر منقول متوفی صورتبرداری کرده که مبادا اموال متوفی حیف و میل شود. و همچنین مدارکی از جمله گواهی فوت متوفی، کپی شناسنامه صغیر، کپی شناسنامه برای معرفی شخص شایستهای که آمادگی قیمومت را داشته باشد به اداره سرپرستی تحویل داده خواهد شد . معمولاً مادر کودک برای قیمومت اعلام آمادگی میکند و مرجع انتظامی بعد از تحقیق از اهالی محل ، در مورد صلاحیت و شایستگی فرد، نتیجه را به انضمام فتوکپی شناسنامه مادر و سایر مدارک به اداره سرپرستی تقدیم خواهد کرد.
اگر مادر قیمومت را قبول نکند!
اگر مادر حضور نداشته باشد به عنوان مثال در خارج از کشور برای تحصیل به سر ببرد و یا حاضر به قبول کردن سرپرستی کودک خود نباشد، در این حالت فردی صالح از بستگان، برای قیمومت معرفی شده و اگر هیچ یک از بستگان حاضر به قبول قیمومت نباشند یا صلاحیت آنها احراز نشود، اداره سرپرستی رسما کسی را که شایستگی دارد، انتخاب میکند، امکان دارد که این فرد از کارمندان مورد اعتماد خود اداره سرپرستی باشد و این اداره از یکی از این افراد استفاده کرده باشد . بعد از مشخص شدن فرد شایسته برای قیمومت، اداره سرپرستی، پرونده را برای صدور حکم به دادگاه ارسال خواهد کرد و اگر دادگاه نیز صلاحیت شخص معرفی شده را احراز و او را قادر بداند بعد از صدور حکم، پرونده را به اداره سرپرستی باز میگرداند. در این زمان است که قیم نامه صادر کرده و به قیم تحویل میدهد تا به اداره امور بپردازد.
چند ماده قانونی
طبق قوانین ، هیچ کدام از پدر و مادرحق ندارند در زمانیکه حضانت کودکی بر عهده آنها است از نگهداری او امتناع کرده و در صورت امتناع هر یک از پدر و مادر، حاکم باید به تقاضای دیگری، تقاضای قیم و یا یکی از اقربا یا به تقاضای مدعی العموم، نگهداری کودکی را به یکی از اجداد پدری که حضانت به عهده اوست الزام کند و اگر این الزام موثر یا ممکن نباشد حضانت را به خرج پدر و هر گاه پدر فوت شده باشد به خرج مادر تامین کند، دادگاه فقط میتواند پدر یا مادری را که به طور قانونی حضانت به او سپرده شده است به انجام وظیفه الزام کند . قانون پیشبینی کرده است که دادستان میتواند اشخاصی را به عنوان ناظر بر عملکرد قیم مشخص کند. ماده ۱۲۴۷ قانون مدنی در این رابطه باید مورد توجه قرار گیرد که میگوید:
مدعیالعموم میتواند اعمال نظارت در امور مولی علیه را کلا یا بعضا به اشخاص موثق یا هیئت یا موسسه واگذار کند. شخص یا هیأت یا موسسهای که برای اعمال نظارت تعیین شده است در صورت تقصیر یا خیانت مسئول ضرر و خسارت وارده به مولی علیه خواهند بود.
در آخرلازم است این مطلب را نیز بدانید که قانون حواسش به حقوق قیم نیز بوده است، تقاضای اجرت برای قیم نیز امکانپذیر است و شخصی که قیمومت را بر عهده گرفته میتواند از اموال کودک مبلغ مناسب و متعارفی را با نظر دادستان از اموال کودک برداشت کند.
وظایف و اختیارات قانونی “قیم”
قیم باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی و قابل اعتماد باشد، و همچنین با استناد به ملاک ماده ۱۱۹۲ قانون مدنی که مربوط به وصایت است، به عبارت دیگر می توان گفت که اگر محجور مسلمان باشد، نمیتوان برای او قیم غیر مسلمان تعیین کرد
-
- به جز والدین ممکن است اداره امور برخی کودکان به قیم آنها نیز سپرده شود، البته علاوه بر کودکانی که پدر یا جد پدری ندارند، ممکن است برای مجانین و اشخاص غیررشید هم قیم تعیین شود. به طور کلی قیم به کسی که از طرف دادگاه و به تقاضای دادستان، برای حمایت از محجورین، یعنی مواظبت از شخص محجور و اداره اموالش تعیین میشود، گفته میشود و سمت او را قیمومت میگویند.
شرایط قیم - در محاکم قضایی قیم به کسی گفته میشود که توسط حاکم شرع یا قاضی برای نگهداری طفل صغیر یا دیوانه انتخاب شده باشد و به اصطلاح به آن امین حاکم می گویند ،اگر بخواهیم برای طفل صغیری که مسلمان است قیم انتخاب کنیم، باید قیم وی نیز مسلمان باشد.
ویژگی های قیم عبارتند از عاقل، بالغ، بصیر و آگاه باشد، برای انتخاب قیم برای صغیر مسلمان نباید فردی را انتخاب کرد که مسلمان نباشد؛ زیرا کفار نمیتوانند قیم یک فرد مسلمان شوند.
از ویژگی های دیگر قیم این است که باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی و قابل اعتماد باشد، در ضمن با استناد به ملاک ماده ۱۱۹۲ قانون مدنی که مربوط به وصایت است، میتوان گفت که اگر محجور مسلمان باشد، نمیتوان برای او قیم غیر مسلمان تعیین کرد. - همچنین طبق ماده ۱۲۳۱ قانون مدنی اشخاص ذیل نباید به سمت قیمومت تعیین شوند:
- ۱- کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است
۲- کسانی که معروف به فساد اخلاق باشند.
۳- کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند.
۴- کسی که خود یا اقربای طبقه اول او دعوایی بر محجور داشته باشد.
۵- کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحههای ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند: سرقت- خیانت در امانت- کلاهبرداری- اختلاس- هتک ناموس یا منافیات عفت- جنحه نسبت به اطفال- ورشکستگی به تقصیر.
خویشاوندان و فامیل های نزدیک در صورتی که صلاحیت برای قیم شدن داشته باشند، بر دیگران مقدم اند و دادگاه یک یا چند نفر از آنها را به سمت قیمومت معین می کند ، در میان خویشان محجور طفل ، پدر یا مادر او مادام که ازدواج نکرده اند با داشتن صلاحیت بر دیگران مقدم هستند ؛در صورتی که زنی شود ، شوهر زن با داشتن صلاحیت برای قیمومت بر دیگران مقدم است. برابر ماده ۱۲۳۳ قانون مدنی: (زن نمیتواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیمومت را قبول کند)
وظایف قیم
وظایف قیم از سوی قانون حسبی و با قانون مدنی تعیین میشود و به اموری بستگی دارد که برای آن قیم انتخاب میکنند، به طور مثال اگر برای اداره اموال باشد ، و قانون خاص خودش را نیز دارد و اگر برای تربیت باشد نیز، از قانون خاص خودش پیروی میکند. جز در موارد خاص و استثنایی قوانین کامل هستند، در مواردی استثنایی هم باید از قوانین دیگری نیز استفاده کرد.
برطبق قانون، فرد قیم میتواند در اموال منقول دخل و تصرف کند، ولی نسبت به اموال غیر منقول باید با اجازه دادستان در آن دخل و تصرف کند، در صورتی که فرد صغیر به سن بلوغ برسد تمامی اموال از قبیل منقول و غیر منقول به خود فرد تعلق میگیرد و اگر راجع به عملکرد قیم خود شکایتی دارد که وی مصلحت را رعایت نکرده میتوانند به مراجع قانونی شکایت کند ولی در این صورت فرد قیم هم با ارائه مدارک میتواند ادعا کند که در نگهداری از اموال مصلحت را رعایت کرده است.
یک حقوقدان با اشاره به ماده ۱۲۳۵ قانون مدنی مقرر میکند: «مواظبت شخص مولیعلیه و نمایندگی قانونی او در همه امور مربوطه به اموال و حقوق مالی او با قیم است». از نکات دیگری که قیم باید حتما در اداره امور قیم مورد توجه داشته باشد رعایت غبطه و مصلحت محجور است. قیم باید از اعمالی که مضر به حال وی باشد بپرهیزد.
- وظایف:۱-یکی از وظایف قیم در ماده ۱۲۳۶ قانون مدنی بیان شده است که میگوید: (قیم مکلف است قبل از مداخله در امور مالی مولی علیه صورت جامعی از کلیه دارایی او تهیه کرده یک نسخه از آن به امضای خود برای دادستانی که مولی علیه در حوزه آن سکونت دارد، بفرستد و دادستان یا نماینده او باید نسبت به میزان دارایی مولی علیه تحقیقات لازمه به عمل آورد(
-۲از وظایف دیگر قیم در خصوص اموال مولیعلیه او این است که اموال ضایع شدنی محجور را بفروشد و از پول آن با رعایت مصلحت محجور مالی خریداری یا به ترتیب دیگری که به مصلحت باشد، رفتار کند.۳-مراقبت به درمان و بهداشت مولیعلیه موضوع دیگری است که در زمره وظایف قیم قرار میگیرد. ماده ۸۲ قانون امور حسبی تاکید میکند: قیم باید هزینه زندگی محجور و اشخاص واجبالنفقه او و همچنین هزینه معالجه آنها را در بیمارستان و غیره و هزینههای لازم دیگر از قبیل هزینه تربیت اطفال محجور را بپردازد.۴-یکی دیگر از وظایفی که قیم بر عهده دارد این است که اسناد و اشیای قیمتی محجور را، با اطلاع دادستان، در محل امنی نگهداری کند و وجوه نقدی را که مورد احتیاج نیست در یکی از بانکهای معتبر بگذارد، از وظایف قیم این است که لااقل سالی یک بار حساب تصدی خود را به دادستان یا نماینده او بدهد و هرگاه در ظرف یک ماه از تاریخ مطالبه دادستان حساب ندهد، به تقاضای وی و حکم دادگاه معزول میشود. ماده ۱۲۴۴ قانون مدنی به علاوه مطابق ماده ۱۲۴۵ قانون مدنی «قیم باید حساب زمان تصدی خود را پس از کبر و رشد یا رفع حجر به مولی علیه سابق خود بدهد. هرگاه قیمومت او قبل از رفع حجر خاتمه یابد حساب زمان تصدی باید به قیم بعدی داده شود.» حکم این ماده مربوط به نظم عمومی است و هیچ قراردادی نمیتواند قیم را از دادن صورت حساب زمان تصدی معاف کند.
معاملات قیم از سوی مولیعلیه
قیم برای برخی از معاملاتی که از سوی مولیعلیه خود باید اجازه بگیرد و برخی از آنها نیاز به اجازه ندارد. البته برخی از معاملات هم انجام آن از سوی قیم ممنوع است، به عنوان مثال معامله قیم با محجور در صورتی که موجب انتقال مال بین آنها باشد، به منظور جلوگیری از سوءاستفاده قیم و ضرر محجور به طور کلی منع شده است. علاوه بر این قیم نمیتواند از اموال محجور مالی را هبه بدهد.
برخی معاملات توسط قیم که ممکن است به زیان محجور باشد، باید با اجازه دادستان باشد، از جمله:۱-۱-فروش اموال غیر منقول
-۲ رهن اموال غیرمنقول محجور
-۳ معاملهای که در نتیجه آن قیم مدیون مولیعلیه شود. در این صورت ملائتِ قیم، شرط تصویب و اجازه دادستان است.
-۴ وام گرفتن برای محجور بدون ضرورت و احتیاج
-۵ صلح
- به جز والدین ممکن است اداره امور برخی کودکان به قیم آنها نیز سپرده شود، البته علاوه بر کودکانی که پدر یا جد پدری ندارند، ممکن است برای مجانین و اشخاص غیررشید هم قیم تعیین شود. به طور کلی قیم به کسی که از طرف دادگاه و به تقاضای دادستان، برای حمایت از محجورین، یعنی مواظبت از شخص محجور و اداره اموالش تعیین میشود، گفته میشود و سمت او را قیمومت میگویند.
- نظارت بر قیم
یک حقوقدان با تاکید بر اینکه بدون شک بدون نظارت صحیح و منطقی بر عملکرد قیم امکان سلامت عملکرد قیم وجود نخواهد داشت توضیح میدهد: برای اطمینان از حفظ حقوق مولیعلیه، قانون پیشبینی کرده است که دادستان میتواند اشخاصی را به عنوان ناظر بر عملکرد قیم تعیین کند. ماده ۱۲۴۷ قانون مدنی در این خصوص باید مورد توجه قرار گیرد که میگوید: «مدعیالعموم میتواند اعمال نظارت در امور مولی علیه را کلاً یا بعضاً به اشخاص موثق یا هیئت یا مؤسسه واگذار کند.
شخص یا هیئت یا مؤسسه که برای اعمال نظارت تعیین شده در صورت تقصیر یا خیانت مسئول ضرر و خسارت وارده به مولی علیه خواهند بود. البته تقاضای اجرت برای قیم امکانپذیر است و قیم میتواند برای انجام امور راجع به قیمومیت اجرت مناسب و متعارفی را با نظر دادستان از اموال محجور برداشت کند.
همچنین در تعیین اجرت قیم سه عامل را باید مورد توجه باشد: کیفیت و کمیت کار قیم در اداره اموال و مواظبت شخص محجور اولین عامل است، علاوه بر این، وضع محلی که اقامتگاه محجور در آنجا واقع است و امور قیمومت در آنجا انجام میگیرد، همچنین درآمد محجور هم در تعیین این دستمزد باید در نظر گرفته شود